نتایج جستجوی مفهومی
۹۶۸ نتیجه
https://www.khabirnews.ir/board/detail/4853114/
کور شدید، دیه می‌دهیم! ۱۲.۹ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۶ دی ۱۴۰۳ — اما ساعتی بعد درد شدیدی چشمم را فراگرفت، به طوری که بی تاب شدم و آرام و قرار نداشتم، درست مثل الان درد چشم دوباره به سراغم آمد و مجبور شدم داروی آرامبخش بخورم.
کور شدید، دیه می‌دهیم! ۱۲.۹ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۶ دی ۱۴۰۳ — اما ساعتی بعد درد شدیدی چشمم را فراگرفت، به طوری که بی تاب شدم و آرام و قرار نداشتم، درست مثل الان درد چشم دوباره به سراغم آمد و مجبور شدم داروی آرامبخش بخورم.
https://www.khabirnews.ir/board/detail/4853710/
روایت دردناک نابیناشدگان در بیمارستان نگاه؛ گفتند کور شدید که شدید دیه می‌دهیم! ۱۲.۹ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۶ دی ۱۴۰۳ — اما ساعتی بعد درد شدیدی چشمم را فراگرفت، به طوری که بی تاب شدم و آرام و قرار نداشتم، درست مثل الان درد چشم دوباره به سراغم آمد و مجبور شدم داروی آرامبخش بخورم.
روایت دردناک نابیناشدگان در بیمارستان نگاه؛ گفتند کور شدید که شدید دیه می‌دهیم! ۱۲.۹ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۶ دی ۱۴۰۳ — اما ساعتی بعد درد شدیدی چشمم را فراگرفت، به طوری که بی تاب شدم و آرام و قرار نداشتم، درست مثل الان درد چشم دوباره به سراغم آمد و مجبور شدم داروی آرامبخش بخورم.
https://www.khabirnews.ir/board/detail/1402400/
هر چه درباره شهادت برای خودم رشته بودم، پنبه شد! ۱۲.۸ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ — همینطور که آویز آیینه جلوی ماشین داشت جلوی صورتم تاب تاب می خورد، حواسم را جمع گنبد آبی پرنقش و نگار روبه رویم کردم و دست از شمردن نخل هایی که تندتند از کنار نگاهم رد می شدند، برداشتم.
هر چه درباره شهادت برای خودم رشته بودم، پنبه شد! ۱۲.۸ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ — همینطور که آویز آیینه جلوی ماشین داشت جلوی صورتم تاب تاب می خورد، حواسم را جمع گنبد آبی پرنقش و نگار روبه رویم کردم و دست از شمردن نخل هایی که تندتند از کنار نگاهم رد می شدند، برداشتم.
https://www.khabirnews.ir/board/detail/1856906/
روایت امام باقر (ع) درباره معجزه ای از پیامبر(ص) ۱۲.۸ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۲۲ مهر ۱۳۹۹ — إنی نظرت إلی ملک السحاب إسماعیل و لم یهبط إلی الأرض إلا بعذاب فوثبت مخافة أن یکون قد نزل فی أمتی بشیء فسألته ما أهبطه
روایت امام باقر (ع) درباره معجزه ای از پیامبر(ص) ۱۲.۸ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۲۲ مهر ۱۳۹۹ — إنی نظرت إلی ملک السحاب إسماعیل و لم یهبط إلی الأرض إلا بعذاب فوثبت مخافة أن یکون قد نزل فی أمتی بشیء فسألته ما أهبطه
https://www.khabirnews.ir/board/detail/1989164/
خانه شیعیان اطراف دمشق را آتش زدند! ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۱ آذر ۱۳۹۹ — مصطفی در سکوت، تسلیم تصمیم ابوالفضل نگاهش می کرد و ابوالفضل واقعا قصد کرده بود دیگر تنهایم نگذارد که زیر گوش مصطفی حرفی زد و از جا بلند شد.
خانه شیعیان اطراف دمشق را آتش زدند! ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۱ آذر ۱۳۹۹ — مصطفی در سکوت، تسلیم تصمیم ابوالفضل نگاهش می کرد و ابوالفضل واقعا قصد کرده بود دیگر تنهایم نگذارد که زیر گوش مصطفی حرفی زد و از جا بلند شد.
https://www.khabirnews.ir/board/detail/2458146/
رازی که کیانوش عیاری درباره «سووشون» افشا کرد / در آرزوی ساختن فیلم «خر لنگ» ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۰۷ خرداد ۱۴۰۰ — وقتی دکل حفاری را می دیدم، به زنده یاد مسعود بهنام، صدابردار اثر گفتم که صدایی غرش گونه می خواهم تا هیبتی ترسناک از دکل را به نمایش بگذارم.
رازی که کیانوش عیاری درباره «سووشون» افشا کرد / در آرزوی ساختن فیلم «خر لنگ» ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۰۷ خرداد ۱۴۰۰ — وقتی دکل حفاری را می دیدم، به زنده یاد مسعود بهنام، صدابردار اثر گفتم که صدایی غرش گونه می خواهم تا هیبتی ترسناک از دکل را به نمایش بگذارم.
https://www.khabirnews.ir/board/detail/2459153/
در سومین روز جشنواره جهانی فجر چه خبر بود؟ ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۰۸ خرداد ۱۴۰۰ — وقتی دکل حفاری را می دیدم، به زنده یاد مسعود بهنام، صدابردار اثر گفتم که صدایی غرش گونه می خواهم تا هیبتی ترسناک از دکل را به نمایش بگذارم.
در سومین روز جشنواره جهانی فجر چه خبر بود؟ ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۰۸ خرداد ۱۴۰۰ — وقتی دکل حفاری را می دیدم، به زنده یاد مسعود بهنام، صدابردار اثر گفتم که صدایی غرش گونه می خواهم تا هیبتی ترسناک از دکل را به نمایش بگذارم.
https://www.khabirnews.ir/board/detail/3256349/
ر. اعتمادی: در ۸۸سالگی خود را ۲۴ساله حس می کنم ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۳۰ بهمن ۱۴۰۰ — برای نوشتن «ساکن محله غم» سه ماه خطرات را به جان خریدم، با ترفندی وارد شهرنو شدم و من را پذیرفتند، ترسی ندشتم، میان آن ها بودم و حرف های شان را می شنیدم.
ر. اعتمادی: در ۸۸سالگی خود را ۲۴ساله حس می کنم ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۳۰ بهمن ۱۴۰۰ — برای نوشتن «ساکن محله غم» سه ماه خطرات را به جان خریدم، با ترفندی وارد شهرنو شدم و من را پذیرفتند، ترسی ندشتم، میان آن ها بودم و حرف های شان را می شنیدم.
https://www.khabirnews.ir/board/detail/1981132/
تیزی نگاه هیزش جانم را می گرفت! ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۰۹ آذر ۱۳۹۹ — در خیابانی که نمی دانستم به کجا می رود خودم را می کشیدم، باورم نمی شد رها شده باشم و می ترسیدم هر لحظه از پشت، پنجه ابوجعده چادرم را بکشد که قدمی می رفتم و قدمی وحشتزده می چرخیدم مبادا شکارم کند.
تیزی نگاه هیزش جانم را می گرفت! ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۰۹ آذر ۱۳۹۹ — در خیابانی که نمی دانستم به کجا می رود خودم را می کشیدم، باورم نمی شد رها شده باشم و می ترسیدم هر لحظه از پشت، پنجه ابوجعده چادرم را بکشد که قدمی می رفتم و قدمی وحشتزده می چرخیدم مبادا شکارم کند.
https://www.khabirnews.ir/board/detail/536328/
چرا مادران ایرانی زیادی خودشان را لوس می کنند! ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۲۵ تیر ۱۳۹۸ — به قفسه کتاب های سوره مهر که نگاه می کردم جلد کودکانه اش برای چند دقیقه نگهم داشت، تا به خودم آمدم و خواستم رد شوم، اسمش میخکوبم کرد؛ «دهکده خاک بر سر».
چرا مادران ایرانی زیادی خودشان را لوس می کنند! ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۲۵ تیر ۱۳۹۸ — به قفسه کتاب های سوره مهر که نگاه می کردم جلد کودکانه اش برای چند دقیقه نگهم داشت، تا به خودم آمدم و خواستم رد شوم، اسمش میخکوبم کرد؛ «دهکده خاک بر سر».
https://www.khabirnews.ir/board/detail/2172203/
کربکندی: پدرخوانده؟ من فقط به رضایی درخواست همکاری دادم / ۳ گزینه برای هدایت ذوب آهن مدنظر است ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۹ بهمن ۱۳۹۹ — کربکندی در ادامه افزود: رحمان رضایی اخلاق را زیر پا گذاشت و حرف هایی زد و توهین هایی به من کرد که بخاطر ذوب آهن گذشت کردم و سعی کردم در این دعوا رو در رو قرار نگیرم.
کربکندی: پدرخوانده؟ من فقط به رضایی درخواست همکاری دادم / ۳ گزینه برای هدایت ذوب آهن مدنظر است ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۹ بهمن ۱۳۹۹ — کربکندی در ادامه افزود: رحمان رضایی اخلاق را زیر پا گذاشت و حرف هایی زد و توهین هایی به من کرد که بخاطر ذوب آهن گذشت کردم و سعی کردم در این دعوا رو در رو قرار نگیرم.
https://www.khabirnews.ir/board/detail/1377839/
برای بازیگر «شازده کوچولو» که بر اثر کرونا درگذشت ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ — چند روز قبل هم در پی درگذشت حسن عقیقی علی اصغر دشتی در صفحه مجازی اش در دل نوشته ای نوشت: «حسن جان رهایم نمی کنی،نصف شب است،گوشه ای نشسته ام و تو نشسته ای کنار گوشم و بی وقفه در «دشتی» می خوانی!
برای بازیگر «شازده کوچولو» که بر اثر کرونا درگذشت ۱۲.۷ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ — چند روز قبل هم در پی درگذشت حسن عقیقی علی اصغر دشتی در صفحه مجازی اش در دل نوشته ای نوشت: «حسن جان رهایم نمی کنی،نصف شب است،گوشه ای نشسته ام و تو نشسته ای کنار گوشم و بی وقفه در «دشتی» می خوانی!
https://www.khabirnews.ir/board/detail/3483333/
ماجرای شنیدنی شفای نوجوان محمودآبادی / رضا مرید امام رضا(ع) هستم ۱۲.۶ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۶ خرداد ۱۴۰۱ — یک سالی می شد که درگیر ناتوانی حرکت شده بودم و باعث شد از دوستانم خجالت بکشم و فاصله بگیرم، علت را نمی داستم و مدام می گفتم می شود روزی دوباره بدوم و فوتبال بازی کنم
ماجرای شنیدنی شفای نوجوان محمودآبادی / رضا مرید امام رضا(ع) هستم ۱۲.۶ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۶ خرداد ۱۴۰۱ — یک سالی می شد که درگیر ناتوانی حرکت شده بودم و باعث شد از دوستانم خجالت بکشم و فاصله بگیرم، علت را نمی داستم و مدام می گفتم می شود روزی دوباره بدوم و فوتبال بازی کنم
https://www.khabirnews.ir/board/detail/1984458/
اعدام به خاطر پیدا کردن تربت کربلا در خانه! ۱۲.۶ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۰ آذر ۱۳۹۹ — او دنبالم می دوید تا در شلوغی خیابان گمم نکند و من به سمت حرم نه با قدم هایم که با دلم پرپر می زدم و کاسه احساسم شکسته بود که اشک از مژگانم تا روی لباسم جاری شده بود.
اعدام به خاطر پیدا کردن تربت کربلا در خانه! ۱۲.۶ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۰ آذر ۱۳۹۹ — او دنبالم می دوید تا در شلوغی خیابان گمم نکند و من به سمت حرم نه با قدم هایم که با دلم پرپر می زدم و کاسه احساسم شکسته بود که اشک از مژگانم تا روی لباسم جاری شده بود.
https://www.khabirnews.ir/board/detail/927753/
روایتی از حضور کوچکترین نیروی ایرانی در منطقه جنگی ۱۲.۶ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۰ آذر ۱۳۹۸ — بعداز خواندن نماز صبح در حالی که از آمدن حاج حمید نا امید شده بودم به رخت خواب رفتم هنوز چشمانم گرم نشده بود که صدای حاج حمید را شنیدم که گفت: «سلام بیداری؟»
روایتی از حضور کوچکترین نیروی ایرانی در منطقه جنگی ۱۲.۶ | مطالب پیشنهادی (مشابه) | ذخیره شده
۱۰ آذر ۱۳۹۸ — بعداز خواندن نماز صبح در حالی که از آمدن حاج حمید نا امید شده بودم به رخت خواب رفتم هنوز چشمانم گرم نشده بود که صدای حاج حمید را شنیدم که گفت: «سلام بیداری؟»
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 پرسش و پاسخ بر پایه‌ی نتایجی که برات پیدا شده فعال شده. خوشحال می‌شم کمکت کنم اونها رو بهتر درک کنی و یا اطلاعات بیشتری کسب کنی.